آمريکاييها برجام را اجرا نکردند تا به مراحل بعدي برسد. وزير امور خارجه ما همين چند روز پيش گفته بود: "ما ۳۰ ماه مذاکره نکرديم که حالا تنها سندي خالي داشته باشيم"، مفهوم اين سخن چيست؟ يعني ما سندي را که امضا کرديم براي حريف پر است اما براي ما خالي؟
صورت مسائل کشور چيست؟ تا ما آنها را خوب ننويسيم و خوب درک نکنيم نميتوانيم آن را حل کنيم. ما در ساحات اقتصاد، فرهنگ، سياست و مسائل اجتماعي مسائل زيادي داريم، اگر حل آن را به تابعي از متغير رقابتهاي سياسي تبديل کنيم هيچ مسئلهاي حل نخواهد شد. يکي از مسائلي که امروز گرفتار آن هستيم مسئله سياست خارجي و مناسبات ما با آمريکاست. در دل اين مسئله برجام نقطه کانوني است.
هيچ کس در ايران مخالف با مذاکره با قدرتهاي جهاني براي حل مناقشات هستهاي نبوده و نيست. به همين دليل در دولتهاي هشتم، نهم و دهم نيز مذاکرات با 1+5 در بحرانيترين روزها ادامه داشت و هيچگاه قطع نشد، پس اين نسبت به منتقدين که اينها مخالف مذاکره هستند انصاف نيست.
نکته دوم، کسي با اصل موضوع برجام نيز که محصول ماهها مذاکره با طرفهاي درگير بهويژه آمريکا بود نيز مخالف نيست. اين مذاکرات با اشراف مقام معظم رهبري و تعيين چارچوبهاي دقيق پيش رفت و به سرانجام رسيد و نهايتاً طي نامهاي از سوي معظمله به رئيس جمهور درباره اجراي برجام عملياتي شد، بنابراين هيچ کس هم با اين معاهده، تفاهمنامه، قرارداد و هر نامي که ميتوان برآن نهاد مخالف نيست.
حتي کسي هم با مذاکرات با غرب در حوزههاي گوناگون با اذن رهبري در شرايط خاص خود مخالف نيست. آنچه مورد نقد منتقدان است نحوه عمل، نوع برخورد و عدم رعايت قواعد علمي مذاکرات ديپلماتيک و نوعي خودشيفتگي توأم با وادادگي در برابر دشمن يعني آمريکا است. بههرحال در برجام ما تعهداتي بايد انجام ميداديم که انجام داديم، اما چه دليلي وجود داشت که فراتر از آن عمل کرديم(!) بهطوري که رئيس آژانس بين المللي اتمي بگويد؛ ايران فراتر از تعهدات خود عمل کرد.
مسئله بعدي بدعهدي غرب بهويژه آمريکاست که يک جريان رسانهاي مرموز در کشور اصرار دارد آن را لاپوشاني کند، وقتي رئيس کل بانک مرکزي ايران در شوراي روابط خارجي آمريکا در مصاحبه با بلومبرگ و المانيتور تصريح ميکند؛ "برجام هيچ دستاوردي براي ما نداشته است" چرا عدهاي اصرار دارند با کوچک کردن کارهاي بزرگ دولت قبل در زمينه هستهاي و توفيق نسبي در دورزدن تحريمها و بزرگ کردن هيچ، بدعهدي آمريکا را پنهان و ضعفهاي کارکرد ديپلماسي دولت را مخفي کنند. با مخفي کردن ضعفهاي ديپلماسي خارجي و بزک کردن آمريکا مسئلهاي حل نميشود فقط صورت مسئله را پاک ميکند و حل آن را پيچيدهتر ميکند.
در نامهاي که مقام معظم رهبري درباره اجراي برجام خطاب به رئيس جمهور محترم صادر فرمودند تأکيد کردند؛ پذيرش مذاکرات از سوي ايران اساساً با هدف لغو تحريمهاي ظالمانه اقتصادي و مالي صورت گرفته ... لذا هرگونه اظهاري مبني بر اينکه ساختار تحريمها باقي بماند بهمنزله نقض برجام است.
آمريکاييها امروزها هم اظهار ميکنند ساختار تحريمها را حفظ خواهند کرد و هم عمل ميکنند و هم تهديد ميکنند. اساساً متن برجام را کنار گذاشتند و شاخ و شانه عليه ملت ما ميکشند.
مقام معظم رهبري در همين نامه تصريح ميکنند؛ "وضع هرگونه تحريم در هر سطح و به هر بهانهاي از جمله بهانه تکراري و خودساخته تروريسم و حقوق بشر توسط هر يک از کشورهاي طرف مذاکره نقض برجام محسوب ميشود و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبه مجلس اقدامهاي لازم را انجام دهد و فعاليتهاي برجام را متوقف کند".
خوب، اين کلمات و جملات واضح است، اصلاً آمريکاييها برجام را اجرا نکردند تا به مراحل بعدي برسد. وزير امور خارجه ما همين چند روز پيش گفته بود "ما 30 ماه مذاکره نکرديم که حالا تنها سندي خالي داشته باشيم"1
مفهوم اين سخن چيست؟ يعني ما سندي را که امضا کرديم براي حريف پر است اما براي ما خالي؟ آيا اين است مذاکرات برد ــ برد؟
اشتباه نشود لبه تيز تيغ منتقدين بهسمت آمريکا است نه دولت و مسئولين، کما اينکه موضع رئيس بانک مرکزي و وزير امور خارجه هم حکايت از گله و شکايت از آمريکا دارد.
در اين معرکه همه بايد بهصورت يک مشت در آييم و به دهان آمريکا بکوبيم و اگر نقض برجام صورت گرفته شجاعانه آنها را از طريق همان راهکارهاي برجام دنبال کنيم.
متأسفانه برخورد رئيس جمهور با اين مسئله سطحي و حاکي از نوعي سادهلوحي است. آقاي رئيس جمهور در سفر به سمنان هيچ گله و شکايتي از نقض برجام ندارد و لبه تيغ تيز حمله خود را بهسمت منتقدين گرفته است.
اولاً ميگويد زمان انتقاد از برجام قبل از تصويب آن بود. ثانياً ميگويد: امروز زمان برخي نقدها و بيانها نيست.
قبل از برجام هم نقد ميکرديم، منتقدين مورد بيمهري بودند و با عباراتي موهن چون بيسواد، کاسب تحريم، برو به جهنم و... نواخته ميشدند!
بعد از برجام هم ايشان ميفرمايند زمان نقد نيست. اساساً اگر دوز نقد و کيفيت و زمان آن را دولت تعيين کند پس تکليف آزادي بيان چه ميشود؟ نميشود دولتي با استانداردهاي ليبرال سر کار بيايد و جلوي نقد، آن هم نقدي را که پاي منافع و مصالح ملي در ميان است، بگيرد.
نميشود رئيس جمهور هيچ موضعي در برابر لاتبازيهاي ديپلماتيک آمريکا نگيرد و مدام چماق مذمت و اهانت را بر سر منتقدين بکوبد ولو آنکه اين منتقدين از درون دولت باشد.
نقدهاي مطرح شده در مورد اجراي برجام مشفقانه، شفاف و موردي و دقيق است. چرا وقتي رئيس جمهور محترم در مقام پاسخ به نقدها برميآيد ميگويد؛ 3 ماه از برجام گذشته نه 30 سال! اين سخن ناظر به پاسخگويي به کدام سؤال منتقدان است؟ چهکسي گفته 30 سال از برجام گذشته و هيچ اتفاقي نيفتاده است؟!
رئيس جمهور ميگويد: "نقد دولت گاهي لازم است اما آشوب و هرج و مرج رسانهاي را ملت نميپسندد. رسانهها اخلاق را مد نظر قرار دهند"، متهم کردن منتقدين به آشوب و هرج و مرج انصاف نيست. سانسور سخنان رئيس کل بانک مرکزي در آمريکا در رسانههاي طرفدار دولت و حتي روزنامه ايران ارگان دولت رعايت اخلاق رسانهاي نيست! و با "قانون انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات" نميخواند.
رئيس جمهور در ادامه برخورد با منتقدين در سمنان ميگويد: برخي ميخواهند القا کنند ملت ايران پيروز نيست، آمريکا پيروز است، صهيونيستها پيروز هستند. کجا رفت تعصب ملي؟ کجا رفت غيرت ديني؟ چهکسي گفته ملت پيروز نيست. ملت نزديک به 4 دهه رخ به رخ با آمريکا جنگيده و يک لحظه هم از مقاومت فروگذار نکرده است. ملت يکصدا بيش از سه دهه است فرياد مرگ بر آمريکا و مرگ بر اسرائيل از زبانش نيفتاده است.
اگر گفته شود آمريکا بدعهد، است نميشود به او اعتماد کرد، معنايش اين است آمريکا و صهيونيست پيروز است؟ اين چه منطقي است که از تريبونهاي رسمي کشور آن هم توسط بالاترين مقام اجرايي تبليغ و ترويج ميشود؟! اگر رئيس کل بانک مرکزي برود در آمريکا شجاعانه اعلام کند تحريمهاي پولي، مالي و بانکي برداشته نشده است و آمريکا برجام را نقض کرده، تعصب ملي و غيرت ديني ما بر باد ميرود؟ با اين بيان دولت ميخواهد شکاف فهم ملت از برجام را با فهم خود پر کند؟
رئيس جمهور بهجاي مذمت منتقدين فکر اجراي دقيق برجام و مطالبات رهبري و مجلس در اين باره باشد. همانطور که وزير محترم امور خارجه گفت؛ برجام يک سند "خالي" نيست مکانيسمهاي قانوني در آن براي اجرا وجود دارد، بايد از آن طريق آمريکا را مجبور به اجراي تعهدات خود کرد و اگر نکرد برگرديم به ماقبل برجام. شرط برگشت به ماقبل برجام جدي گرفتن اقتصاد مقاومتي و تغيير ادبيات ديپلماسي خارجي دولت در مواجهه با دشمنترين دشمنان ملت يعني استکبار جهاني و شيطان بزرگ آمريکا است و ملت در آن صورت يکپارچه پشتيبان دولت خواهد بود و منتقدين در صف مقدم اين حمايت قرار دارند.
پينوشت:
1 ــ ظريف در ديدار موگريني کيهان 95.1.31